(عملکرد، پاداشها و رضایتمندی)
انگیزش درونی و انگیزش بیرونی
انگیزش درونی انگیزشی است که از نیاز فرد، که شایسته و با کفایت و خود تصمیم گیرنده باشد نشات می گیرد. وظایفی که به طور درونی بر انگیخته هستند آنهایی هستند که بدون توجه به پاداش های خارجی جالب و خوشایند هستند. روشن ترین نمونه انگیزش درونی را می توان در تلاش های غنای شغل دید که احساس می شود که وظایف چالش بر انگیزتر، میل انگیزش درونی برای انجام کار را افزایش می دهد.
انگیزش بیرونی مربوط به رفتاری است که توسط عامل های خارجی فرد بر انگیخته می شود و مثل پرداخت، همکار، فشار انجام کار، رفتار سرپرست و امثالهم.
انگیزش درونی ها در نظر ارزشیابی شناختی است. دو فرایند را که توسط آنها پاداش ها برانگیزش درونی تاثیر دارند را می توان شناسایی کرد:
اول – ایده تمرکز انگیزشی است. وقتی رفتار درونی برانگیخته شود برداشت فرد از تمرکز انگیزشی درونی است، یعنی اینکه افرد احساس می کنند اتمام وظیفه تحت کنترل خودشان است.تحت چنین شرایطی افراد برای پاداش های انگیزشی در این فعالیت هایی درگیر میشوند که باور دارند که پاداش در حال دریافت شدن است.
نکته مهم در اینجا اینست که طبق نظریهDeci پاداشهای خارجی در وظایف رضایتمندانه که بطور انگیزش خارجی تامین می شوند به تغییر از تمرکز انگیزش درونی به انگیزش بیرونی منجر می شود.
دوم – پاداش ها همچنین می توانند از طریق تغییرات در احساسات شایستگی و خود تصمیم گیرندگی بر انگیزش درونی تاثیر بگذارند. پاداش ها یا نتایج که به افراد اطمینان می دهد که آنها شایسته و خود تصمیم گیرنده هستند تمایل به افزایش انگیزش درونی در انجام عملکرد دارند. به هرحال پاداش هایی یا نتایجی که افراد را قانع می سازد که آنها شایسته یا خود تصمیم گیرنده نیستند باعث کاهش انگیزش درونی می شود.